وحوش و پرندگان
مساله ای که کم تر به آن پرداخته شده است و حتی مسئولان شهرستان دهاقان کم تر به آن پرداخته اند، موضوع حیات وحش منطقه ی دهاقان است . حیات وحشی که به دلیل عشایری بودن برخی از مناطق شهرستان دچار صدمه های جبران ناپذیری گشته است . تا به امروز هیچ گونه جستجو و تحقیقاتی برای مشخص نمودن گونه های حیات وحش منطقه صورت نگرفته است . در این مجال قصد دارم گذری داشته باشم به حیات وحش غنی شهرستان دهاقان . همان طور که گفته شد این منطقه از زیست بوم های نسبتا متفاوتی بهره مند است . از دشت های باز تا کوه های بلند و صخره ای . وجود نشانه های بازمانده از تاریخ، نشانگر این است که منطقه ی دهاقان از دیرباز مورد توجه شکارچیان بوده است که همین مراکز شکار شاهانه و شکار بی حد و حصر عشایر منطقه باعث شده است حیات وحش شهرستان دهاقان دیگر رونق گذشته را نداشته باشد . بریدن درختان و درختچه ها و آلودگی هوا نیز به کم شدن حیوانات در این ناحیه ی بکر کشور کمک کرده است . کتیبه ای که در دره شاه دهاقان موجود بود، به این نکته اشاره کرده بود که این منطقه شکارگاه شاهان صفوی بوده است و امروزه هم بخش اعظم حیات وحش دهاقان، به همین منطقه یعنی کوهستان های جنوبی مربوط می شود . در شمال شهرستان دهاقان بخش قمبوان قرار دارد . قمبوان به معنای شکارگاه است و این منطقه هم در زمانی شکارگاه شاهان بوده است . بیشتر رونق حیات وحش گذشته و حال حاضر شهرستان به ارتفاعات جنوبی محدود می شود . البته بعضی از جانوران در تمامی نقاط شهرستان و حتی در اطراف شهر دهاقان پراکندگی دارند . افرادی که در ۴۰ یا ۵۰ سال پیش در منطقه ی جنوبی رفت و آمد می کرده اند، از وجود گله های آهو در دشت ها و کوهپایه های این منطقه خبر می دهند که امروزه به دلیل شکار بیش از حد عشایر برای استفاده از اجزای بدن آهو حتی شاخ آهو که در بافتن فرش و گلیم استفاده می شده است، دیگر آهویی در این منطقه وجود ندارد . گزارش غیرمستندی از وجود آهو در مرکز نظامی و قرارگاه غرب شهرستان در جاده ی شهرضا به دهاقان وجود دارد که البته این موضوع به اثبات نرسیده است . البته این پادگان به دارا بودن خرگوش زیاد معروف است و این به دلیل کوهستانی بودن این پادگان است . مردمان دهاقان هنوز به خاطر دارند که در حدود ۳۰ الی ۴۰ سال پیش در منطقه ی دره شاه و آستانه شکار پلنگ صورت می گرفت و پس از کندن پوست پلنگ ها و پر کردن آنها با کاه، پوست با کاه پر شده را در نقاطی از شهر در بالای یک بلندی مانند دروازه ها آویزان می کردند . اما نکته ی جالب این است که با وجود لطمه های زیادی که نبود فرهنگ حفاظت از محیط زیست در بین عشایر و روستاییان، به این منطقه وارد آورده است، همچنان حیات وحش نسبتا غنی در ناحیه حاکم است . هنوز هم گزارش و مشاهدات نشانگر این است که پلنگ در نواحی جنوبی شهرستان زندگی می کند . اگرچه نوع کوه های جنوبی و وجود عشایر مسلح، این نظر را با مشکل مواجه می کند اما حضور پلنگ تا یک الی دو سال پیش در ارتفاعات شهرستان گزارش شده است . یکی از باغداران منطقه ی آستانه که از اهالی محلی هم نیست، حدود ۲ سال پیش، نزدیک غروب در کوهپایه های کوه شنلی پلنگ بزرگی را مشاهده می کند که یک هفته بعد پس از پرس و جو از عشایر منطقه درباره ی مشاهده ی خویش، درمی یابد که عشایر پلنگ مذکور را با تفنگ به هلاکت رسانده اند . حتی اهالی دهستان های اطراف منطقه از وجود همیشگی پلنگ در این ناحیه صحبت می کنند و حتی عده ای از آنان در سال های گذشته با این جانور رو به رو شده اند . درست است که میزان شناسایی جانوران در بین اهالی محلی زیاد اطمینان بخش نیست، اما می توان از گفته های آنان درباره ی مشاهده ی ببر در این منطقه فهمید که احتمالا پلنگ دیده اند . به دلیل نبود آموزش، اگر از اهالی محلی درباره ی حیوانات موجود در منطقه سوال کنید، آنها در پاسخ به شما می گویند : منظورت شیر و ببر و پلنگ است یا جانوران دیگر ؟ و خیلی هایشان نمی دانند که شیر و ببر اصلا نمی توانند در این مناطق زندگی کنند و یا اصلا منقرض شده اند . اما در حد خودشان و در حد آشناییشان با جانوران، می توان به گفته هایشان امیدوار بود . با توجه به گزارش مردم محلی، منطقه ی چشمه ناز ونک زیستگاه پلنگ است . هم چنین در غرب منطقه ی آستانه و به فاصله ی حدود ۳۰ کیلومتر، منطقه ی حفاظت شده ی سبز کوه بختیاری وجود دارد که میان این دو منطقه نیز کوه های بلند و مراتع خوبی وجود دارد . نزدیک ترین منطقه ی حفاظت شده به این ناحیه هم، همین منطقه ی سبزکوه است . ارتفاعات بخش های شمالی هم کم ارتفاعند که نمی توانند محل زیست پلنگ باشند . در شرق هم ارتفاعات بلند وجود ندارد و هیچ پناهگاه حیات وحشی هم مستقر نیست . اما می توان این نظریه را مطرح کرد که شاید پلنگ آستانه به دلیل یافتن قلمرو یا گذر کردن از این منطقه به سمت قلمرویش، در این نواحی دیده شده است . البته وجود جاده ها و راه های ارتباطی و نیز دهستان های متعدد، مهاجرت ۲۰ الی ۳۰ کیلومتری پلنگ را با تردید همراه می سازد . شاید هم به دلیل عشایری بودن منطقه و حضور گله های گوسفند، به این منطقه روی آورده باشد . می توان حدس زد که بیشتر جانوران منطقه ی آستانه در مسیری بین این نقطه و ارتفاعات بلند شهرستان های سمیرم و ونک یا ارتفاعات چهارمحال و بختیاری در رفت و آمد هستند . اهالی محلی هم حضور بسیار نزدیک جانوران ( حتی جانوران وحشی و گوشت خوار ) را در شبها و در کنار خانه ها و مزارع گزارش می دهند . گونه ای دیگر که وجود آن در منطقه بعید به نظر می رسید، اما با اطلاعات افراد محلی احتمال حضور آن در منطقه قوت پیدا کرد، خرس قهوه ای است . جانوری که معمولا ارتفاعات بسیار بلند و دور از دسترس آدمی را برای زندگی انتخاب می کند . اما این منطقه به دلیل عشایری بودن، نقطه ی بکر و دور از دسترس ندارد . اما یکی از اهالی محلی از برخورد با یک خرس بزرگ در ارتفاع ۳۰۰۰ متری منطقه خبر می دهد . او حدود ۲ سال پیش در یکی از شبها به همراه گروهی در کوه بیتوته کرده بودند که خرس بزرگی را می بینند . با وجود مشاهدات و گزارش های افراد غیر بومی و تاکید افراد محلی به وجود خرس و پلنگ در این منطقه، نمی توان به طور قطع حضور این جانوران را تایید کرد . البته نباید هم از آن بی تفاوت عبور کنیم . اما اگر وجود پلنگ یا خرس را هم در این منطقه نپذیریم، شهرستان دهاقان دارای گونه های جانوری دیگری نیز می باشد . در ارتفاعات جنوبی گله های کل و بز و قوچ و میش، هر چند بسیار کم و بسیار پراکنده، وجود دارند که در معرض خطر هستند . هم چنین گزارش ها از وجود کوهی در منطقه ی شمالی و نزدیک دهستان قمبوان حکایت می کند که نام آن کوه قوچ است و این نام به دلیل حضور جمعیت بالایی از این جانور به این کوه داده شده است . اما به گفته ی اهالی، به احتمال بسیار زیاد دیگر هیچ قوچی در این کوه زندگی نمی کند . اگر بخواهیم به دیگر پستانداران منطقه اشاره کنیم می توانیم از خارپشت ها، گونه های خفاش، انواع موش، جربیل و جرد، دوپاها، تشی، خرگوش، شغال، روباه معمولی، کفتار، راسو و سمور سنگی نام ببریم . البته شاید این منطقه میزبان جانورانی همچون هامسترها و ول ها، خدنگ کوچک، رودک، گربه وحشی و جنگلی و گراز باشد . گفتن این نکته حائز اهمیت است که با وجود حضور گراز در کوهستان های اطراف، این منطقه شاهد حضور گراز نیست و شاید اصلا گرازی در این ناحیه وجود نداشته باشد . همچنین حضور گربه های وحشی یا جنگلی از روی حدس و گمان است و احتمال حضور کاراکال در این ناحیه بسیار بسیار کم است . چون این منطقه به نوعی در جنوب غربی شهرستان شهرضا قرار دارد، می توان امید داشت که شاید دوپای ایرانی یا همان دوپای فیروز در این نقطه زندگی کند . پستانداری که تمام منطقه از آن برخوردار است و به دلیل رونق دامداری و زندگی عشایری، در این منطقه به تعداد زیاد یافت می شود، گرگ است . در سالیان گذشته با شروع نیمه های شب، صدای زوزه ی گرگ هایی که در کوه های اطراف شهر دهاقان بودند، فضای شهر را پر می کرد . این گرگ ها بدون هیچ ترسی به شهر نزدیک می شدند و حتی گاهی در اوایل صبح یا هنگام غروب، در باغ های شهر مشاهده می شدند . درست است که امروزه از تعداد آنها کاسته شده است و مانند گذشته در اطراف شهر دیده نمی شوند، اما هنوز صدای زوزه ی آنها در بعضی از شب ها و در زمان هایی کوتاه از اطراف شهر به گوش می رسد . طبق گفته های عشایر و روستانشینان منطقه ی آستانه، دو گونه گرگ در این منطقه وجود دارد که یکی از آنها گرگ خاکستری است . این گرگ در سراسر شهرستان پراکنده است و در مناطق کوهستانی به وفور یافت می شود . عشایر و دامداران، زیاد از این گرگ نمی ترسند و با وجود حمله های این گرگ به گله های دامی، می توانند با او مقابله کنند . اما گونه ی دیگری از گرگ که بیشتر در ارتفاعات بلند شهرستان وجود دارد، گرگ سیاه است . این گرگ که به گفته ی اهالی محلی بزرگتر از گرگ معمولی است، بسیار شجاع و نیرومند است و حتی شب ها به آخور گوسفندان در خود دهستان حمله کرده و دو یا سه راس گوسفند را با خود می برد . بومی ها به این گرگ ( قورت ) می گویند . البته امکان دارد که اهالی کفتار را با گرگ سیاه اشتباه گرفته باشند . حتی بعضی از مردمان دهستان ها، به هنگام شب، گوساله های خود را از ترس گرگ های منطقه در مکانی بسته نگهداری می کنند . به هر حال گرگ های این منطقه جمعیت به نسبت خوبی دارند و به دلیل وجود دامداری در سرتاسر شهرستان، پراکندگی جامعی دارند . طعمه های اصلی و شاید تنها طعمه های گرگ ها و دیگر جانوران گوشت خوار منطقه را، دام های اهلی تشکیل می دهند و عشایر منطقه بر این باورند که گرگ یا پلنگ با آنها کوچ می کنند و زمانی در این منطقه حضور می یابند که دام های عشایر به عنوان منبع غذایی در دسترس باشند . و همین تعارض بین گرگ و انسان، باعث شده است که آدمیان با روش های گوناگون به خصوص تربیت سگ های گله و نگهداری تعدادی زیادی از آنها، با جدیت به مقابله با گرگ یا دیگر گوشتخواران بپردازند . به دلیل وجود سلاح بین عشایر و شکار بی حد و اندازه، طعمه های گرگ و جانوران گوشت خوار در این منطقه بسیار کم یا حتی نابود شده اند و تنها منبع غذایی گرگ، گله های دام انسان هاست . به همین سبب گرگ های منطقه حداقل هفته ای یکبار به گله های گوسفند حمله می کنند . اما باز هم به دلیل نبود آگاهی، عشایر به شکار سم داران و دیگر جانوران طعمه ی گوشت خواران، ادامه می دهند . اما به غیر از گرگ، پستانداران دیگری را نیز می توان در داخل یا اطراف شهر دهاقان به وفور پیدا کرد . در باغات و یا خانه های قدیمی، هر کجا که محلی برای مخفی شدن وجود داشته باشد، محل حضور خفاش هاست . جانورانی همچون خارپشت، موش، خرگوش، شغال، روباه معمولی، سمور و یا در برخی اوقات کفتارها را هم می توان در باغات یا اطراف شهر مشاهده کرد . دیده شدن خارهای تشی در باغات این شهرستان مسئله ای عادی است که حضور این جانور کاملا شب فعال را اثبات می کند . بیشتر پرندگان منطقه ی دهاقان، پرندگان کوچک جثه هستند . در اکثر مناطق شهرستان پرندگانی چون کبک، تیهو، مرغ حق، جغد کوچک، شانه به سر، خانواده ی سبزقباییان، گونه های دارکوب، چکاوکان، پرستوها، دم جنبانکیان، بلبلان، سینه سرخ، توکاییان، سهره ییان، گنجشک ها، سار، زاغی، زاغ های نوک سرخ و نوک زرد و کلاغیان را می توان مشاهده کرد . این پرندگان حتی در باغات و بیشه های منطقه نیز یافت می شوند و هنوز هم در طول روز صدای ضربات پی در پی دارکوب از باغات این شهر شنیده می شود و صدای مرغ حق در اکثر نقاط شهرستان، نوای آشنای شبهاست . در این منطقه حضور شاه بوف هم دور از انتظار نیست . شاید پرندگانی چون مرغ مینا و هوبره ییان هم در این نواحی وجود داشته باشند که البته حضور هوبره ییان کمی غیرممکن به نظر می رسد . اما وجود پرندگان بزرگی مانند خانواده ی قوشیان، عقاب ها، سارگپه ها و شاهینیان در این منطقه و حتی ارتفاعات بلند آن، دارای ابهام است و گزارشی هم از حضور این پرندگان در این ناحیه وجود ندارد . امیدواریم با پیگیری های بیشتر از حضور یا عدم حضور این پرندگان در این ناحیه مطلع شویم . ولی نکته ای جالب که خبرگزاری فارس به آن اشاره کرده است این است که کوچکترین پرنده ی جهان که نوعی شهدخوار است در منطقه ی اردسته ی دهاقان یافت شده است . البته این خبر فقط از درگاه این خبرگزاری انتشار یافت و هنوز سند محکمی برای آن وجود ندارد . از دوزیستان منطقه می توان به تعداد زیاد قورباغه های مردابی و وزغ های رنگارنگ اشاره کرد که طعمه های خوبی برای جانورانی همچون روباه و شغال به حساب می آیند . اما این منطقه به دلیل نبود شکارچیان طبیعی، دارای جمعیت بسیار بالایی از آگاماها، گکوها، مارمولک ها، لاسرتاها، ارمیاس و در کل خزندگان است . شما می توانید در ارتفاعات مختلف شهرستان انواع آگاماها و مارمولک ها را با چشم خود ببینید . جمعیت بسیار زیادی نیز از لاک پشت های مهمیزدار در باغات و کوهستان های این شهرستان وجود دارد . انواع مارهای سمی و غیرسمی مانند مارهای کرمی شکل، کورمار، مار پلنگی، تیرمار، گرزه مار و … در خود شهر دهاقان یا در ارتفاعات بلند جنوبی یافت می شوند . شاید علت تعداد زیاد این جانداران نبود پرندگان شکاری در این منطقه است . به دلیل حضور عشایر، اغلب جانوران این منطقه شب گرد و شب شکارند و دیدن آنها در روز کار نسبتا سختی است . باز هم اشاره به این نکته واجب است که مسلح بودن عشایر منطقه باعث شده است که حیات وحش آن آسیب ببیند و در اکثر نقاط کوه ها، پوکه های خالی را مشاهده می کنید که نشان از شکار زیاد در این منطقه است . حتی در بین دهستان های منطقه ی وردشت خانه هایی وجود دارند که دیوارهای اتاقشان با سرهای جانوران این منطقه به خصوص قوچ و میش پر شده است . اما با وجود این ناآگاهی ها، هنوز هم حیات وحش این منطقه پتانسیل بازگشت به دوران باشکوهش را دارد . شما می توانید با گشتی یکی دو ساعته در کوه های شهرستان، دسته های بزرگ کبک و تیهو، انواع گوناگون خرگوش و سنگ های متحرک که همان لاک پشت ها هستند را مشاهده کنید . امید است که مسئولان مربوطه با یک تصمیم گیری درست و به موقع و عملکردی سریع از تخریب بیش از حد طبیعت و حیات وحش شهرستان دهاقان جلوگیری به عمل بیاورند . البته توکل ما بر خداست که خودش حافظ خلقت خویش است . ( تمامی مطالبی که در این نوشته راجع به حیوانات شهرستان گفته شد، از طریق مستندها، شواهد، گزارش افراد بومی و غیربومی و احتمال ها بوده است . )